پرسشگر گرامی، رشد معنوی و تقرب به درگاه خداوند مسیری است که هر انسانی باید آن را طی کند ولی امروزه بسیاری از انسانها این هدف خلقت را فراموش کرده اند و به امور و تفریحات دنیا دل بسته اند. به شما بخاطر این تفکر الهی تبریک می گوییم. و در این راه همراه و همیار شما هستیم.
آنچه که زندگی انسان را از سایر حیوانات متمایز میکند و به آن رونق و حرکت و تکامل میبخشد روحیه همکاری گروهی است و این در صورتی امکانپذیر است که اعتماد و خوشبینی بر همگان حاکم باشد و بدور از هر گونه سوء ظن و بدگمانی باشند چرا که بدبینی و سوء ظن اساس اعتماد متقابل را درهم میکوبد، پیوندهای تعاون را از میان برداشته و روحیه اجتماعی بودن را تضعیف میکند.
در زندگی فردی نیز اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکمبینی همراه باشد در حقیقت سیستم دفاعی خود را علیه خویش فعال نموده و زمینهساز شکست خویشتن میشود به عبارت دیگر همه ما اگر به طور مداوم اندیشهها و افکار منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نمائیم، بتدریج این افکار منفی بر ما مسلط میشود و ناخودآگاه بخش عظیمی از تواناییهای بالقوه و بالفعل خود را هدر میدهیم و در نتیجه بیحوصله، افسرده، عصبی و ناتوان میشویم، همه چیز و همهکس در نگاه ما منفی، غمانگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم و احساس خوبی هم نداریم.
بنابراین، بدبینی سرچشمهی همه ناراحتیهای روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است و شخص بدبین، بیشتر از دیگران غمگین، خود خور و ناراحت است و در اثر گمانهای بدی که دربارهی اشخاص و پدیدهها دارد، بسیار در رنج و عذابی درونی است.
در نتیجه از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب میورزد و به تنهایی و عزلت بیشتر تمایل دارد و از شادی و نشاط روحی بیبهره است. و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراس پیدا میکند و هر تحرکی را از سوی هر کس به ضرر خود میبیند و چنین تصور می کند که همگان کمر به نابودی و حذف او بستهاند.
انسان بدگمان در اثر دوری از معاشرتهای سودمند و فاصله گرفتن از دیگران، از تکامل و رشد فکری باز میماند و همیشه تنهاست و از تنهایی رنج میبرد و از کمترین صفای روحی برخوردار نیست.
آنکه زندگیش همراه با سوء ظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوء ظن به غیبت قلبی و باطنی نام بردهاند.
همچنین در جمعی که دیدگاههای منفی و گمانهزنیهای بیدلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم افراد باشد، دوستی و الفت از میان آنها رخت بر میبندد و حجم غیبت به سبب بدگمانی افزایش مییابد.
بدگمانی و سوءظن نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس میان آحاد جامعه میشود زیرا مردم پیوسته در هراساند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و آبرویشان به مخاطره بیفتد. پس بدبینی بزرگترین مانع همکاریهای اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دلهاست و سبب گوشهگیری، تکروی و خودخواهی انسانها میشود و چه بسا افراد ارزندهای که میتوانستند منشاء کارهای مهم و ارزشمند باشند اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنها از پیشرفت و ترقی بازماندهاند.
بدگمانی و سوء ظن در اسلام
در مورد سوء ظن و بدگمانی باید گفت که آثار فردی و اجتماعی و معنوی زیانباری به دنبال دارد و به همین دلیل در دین مقدس اسلام، به آن توجه ویژهای شده و اهل ایمان را سخت از آن برحذر داشتهاند.
بدگمانی به دیگران سرچشمه گناهان بزرگی چون تجسّس از کار و حال دیگران، غیبت، تهمت، حسادت و کینهتوزی نسبت به دوستان و اهل ایمان میگردد و لذا خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها بپرهیزید. به راستی که برخی از گمانها، گناه میباشد و نیز تجسس و غیبت نکنید، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟» (حجرات، آیه 12)
البته در ابتدا ممکن است سوء ظن و بدبینی بیاختیار حاصل شود و اگر در این مرحله باقی بماند و به مرحله عمل کشیده نشود حرمتی ندارد و زیان آن محدود میباشد، ولی اگر به آن ترتیب اثر داده شود، گناه و حرام میباشد و ترتیب اثر دادن به آن در دو مرحله میباشد:
1ـ مرحله قلبی: یعنی در درون خود این گمان بدش را تصدیق کند و آن را در درون انکار و نفی ننماید و احتمال اشتباه ندهد. علمای اخلاق این مرحله را غیبت قلبی مینامند و آن را حرام دانستهاند.
پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده است: به هر کس بدگمان شوی، آن را تصدیق و باور مکن (نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، آیتالله مهدوی کنی، ص 165)
2ـ مرحله عملی: یعنی بیان این گمان بد برای دیگران و یا اتهام وارد نمودن به کسی به صرف این احتمال و غیبت کردن از او بر این اساس. در روایتی از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) میخوانیم: خداوند، خون و مال و آبروی مسلمان را محترم شمرده و بدگمانی به او را حرام نموده است(نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، آیتالله مهدوی کنی، ص 168)
زیانها و آثار بد بدگمانی
1ـ گوشهگیر شدن شخص بدگمان، در روایتی از علی(ع) میخوانیم: کسی که به مردم گمان خوبی ندارد و نسبت به آنان خوشگمان نمیباشد، از تمام مردم وحشت میکند (نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، آیتالله مهدوی کنی، ص 172)
2ـ بدگمانی باعث گسستن رشته الفت و دوستی میان مردم می شود و تفرقه و جدایی را بین مردم حاکم میسازد. از امام علی(ع) روایت شده است: بر هر که بدگمانی چیره شود، صلح و صفا میان او و دوستانش از میان میرود (نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، آیتالله مهدوی کنی، ص 173)
3ـ از نظر معنوی نیز بدگمانی، عبادت را تباه میسازد و اثر آن را از بین میبرد.
باز در این مورد امام علی(ع) میفرماید: از بدگمانی بپرهیز. چون اثر عبادت را از بین میبرد و گناه انسان را بزرگ میکند. ایمان با بدگمانی جمع نمیشود. گمان بد نسبت به انسان نیکوکار، بدترین گناه و زشتترین ظلم است (نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، آیتالله مهدوی کنی، ص 173)
هفت نشانه بدبینی
1-بدون دلیل کافی، شک داردکه دیگران اورااستثمارمی کنند!سرش کلاه می گذارند!
2-همیشه ذهنش به شکی اثبات نشده درمورد وفاداری یاقابل اعتمادبودن دوستان مشغول است.
3-ترسی ناموجه ازاینکه اطلاعاتی به دیگران بدهدومغرضانه علیه خودش استفاده کنند.
4-ازاظهارنظربی غرضانه دیگران یااتفاقات معمولی،معنی تحقیر یاتهدید آمیزببینند.
5-همیشه دلخوروعصبانی است.اگرکسی فقط یک بارتوهینی کرده یاآسیبی به اورسانده هرگزاورانمی بخشد.
6-باکوچک ترین نکته حس می کند به اعتبارش لطمه خورده وواکنش سریع وخشمگین نشان می دهد.
7-مکرروبدون هیچ دلیلی به وفاداری همسریا شریک جنسی اش شک دارد.
نکته
چنانچه سوء ظن به دیگران، به گونهای باشد که در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد کند باید حتما به مشاور مراجعه نماید.
براى جلوگیری از بدگمانی نسبت به دیگران باید به این نکات توجه داشت
ممکن است گفته شود که گمان خوب یا بد یا به اصطلاح مثبتنگری یا منفینگری امری اختیاری نیست بنابراین چگونه میتوان از آن جلوگیری کرد؟ در همین راستا توصیه هایی از سوی علمای اخلاق بیان گردیده که به اختصار عبارتند از:
1. آگاهی از مشکل اخلاقی خود و قابل تغییر بودن آن؛ کسی که از ریشه مشکلات خود خبر ندارد و نمی داند که منفی نگر و بدبین است، اصلاً به درمان آن اقدام نمی کند. چنان چه واقعیت را بپذیریم که شخصیت ما سازمانی باز و گشوده است و امکان تغییر و تحول در آن وجود دارد؛ در این صورت است که در ریشه کن شدن صفات شخصیتی و اخلاقی خویش تلاش خواهیم کرد. پس بدانید که اگر اراده کنید می توانید این مشکل خود را درمان کنید.
2. بالا بردن سطح شناخت و معرفت؛ به هر میزان که شناخت آدمی از موضوعات، کامل تر و عمیق تر شود، موجب ایجاد بینشی واقع بینانه و شفاف تر می گردد. شناخت و معرفت خدا نیز موجب خوش بینی و حسن ظن به او خواهد شد.
3. تزکیه نفس و پالایش فکر و ذهن؛ سیستم ذهنی فرد بدبین، به گونه ای است که خود را بد و گنهکار نمی بیند؛ بلکه دیگران را بد تحلیل می کند. در حالی که مشکل در نفس سرکش و ذهن غلط اوست. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «شخص بد، گمان خیر به کسی نمی برد؛ زیرا کسی را نمی بیند، مگر به اوصاف خودش.»[6] بنابر این اگر انسان نسبت به خداوند و خلق او نظر خیر و نیک ندارد، به این علّت است که در خود فضیلتی نمی بیند؛ از چنین انسانی گمان خیری انتظار نمی رود مگر خود را اصلاح نماید و سیستم ذهنی اش را تغییر دهد. قبل از این که به دیگران شک کند، به دید و فکر خود شک کند.
4. توقعات خود را از دیگران کاهش دهید؛ و رضایت از زندگی، خود و دیگران را تمرین کنید.
5. صبر و گذشت داشته باشید و از عیب ها و خطاهای دیگران چشم پوشی کنید و آن ها را بپوشانید.
6. چنانکه اشاره شد منظور از نهی از سوءظن، نهی از ترتیب اثردادن به آن است یعنی هرگاه گمان بدی نسبت به شخصی مسلمان در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچکترین اعتنایی به آن کرد، یعنی نحوه تعامل خود را تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد میباشد. سعی کنید تا حد امکان حواس خود را از افکار منفی پرت کنید و از ادامه دادن به آن افکار، جلوگیری نمایید.
7. بدبینی و تهمت در قدم اول خود ما را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. از این رو بهتر است به خود رحمی کنیم و با خود مهربانانه تر برخورد کنیم. افکار و ذهن خود را از افکار صحیح پر کنیم.
8. این نگرش های ناکارآمد دوستان انسان را از دور آدمی دور می کنند. زیرا اگر چه این افکار در ذهن شما هستند، منتهی در رفتار شما اثر می گذارند و این امر را دوستان شما متوجه می شوند.
این نیز عاملی برای دور شدن آنها از اطراف شما خواهد بود. فرمایش حضرت علی – علیه السلام- اشاره به این نکته است: ...«مبادا بدبینى بر تو چیره شود تا میان تو و هیچ دوستى راه آشتى نگذارد...».(تحف العقول/ترجمه جعفرى / ص 76). این افکار برای شما تنها کاری که به ارمغان می آورد، تنهایی شما خواهد بود.
9. به افرادی که نسبت به آنها نگرش واقع بینانه ندارید، احترام بیشتر کنید و آنها را مورد لطف و اکرام خود قرار دهید. این کار باعث می شود نگرش شما نسبت به آنها تغییر کند. در ضمن دعا کردن برای آنها نیز مفید است. چرا که این عمل اگر در آن وسوسه های شیطانی باشد آن را از شما دور و مهر و محبت آنها را در دل شما می فزاید.
10. توجه به امور انسانی مانند: محبت و لطف به دیگران نیز عامل آزاد شدن از این نگرش ها است. محبت به همه را در ذهن خود پرورش دهید.
11. مشغول شدن به این امور شما را از رشد و شکوفایی دور می کند. توجه به این امور گاهی باعث می شود شما خود را پاک ببینید و دیگران را آلوده. این نیز باعث می شود دست به حرکت نزنید، چرا که از همه پاکتر هستید. این مشغولیت های فکری شما را از مشغول شدن به خود دور می کند و در نتیجه نمی توانید نقاط ضعف خود را در زندگی شناسایی و برطرف کنید.
12. این برداشت ها، بدون هیچ پیش زمینه ای و یا با پیش زمینه ذهنی خودتان، می تواند تنها عاملی شود تا ایمان در شما شکل نگیرد. امام صادق - علیه السلام- فرمودند: «هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند ایمان در قلب او آب می شود هم چنان که نمک در آب حل می شود». (میزان الحکمه/ج 2/ ص 117).
13. پرهیز از همنشینی با افراد بدبین، ناپاک و ناسالم و نامتعادل، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگیهای اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کمکم به افراد خوبی که با او همرنگ و همعقیده نیستند، بدبین میشود.
14. کنترل مجاری ادراکات، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسؤول دانسته و میفرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا (إسراء/36) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسؤولند. اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم میبینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنیها و شنیدنیهای ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواستها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وسواس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.
15. توجه به آثار بد منفی نگری و سوء ظن و دقت در آیات و روایاتی که سوء ظن را تقبیح کرده و به حسن ظن تشویق نمودهاند.
16. باید راههایی را که ممکن است با آن عمل و یا رفتار فردی را که به او بدگمان شدهایم، توجیه کنیم، بررسی نماییم و تا ممکن است عمل او را به نحوی توجیه کنیم و برای آن وجه درستی بسازیم.
17. توجه داشته باشیم که خود ما بدگمانی دیگران را در مورد خود نمیپسندیم، پس برای دیگران نیز نپسنیدم.
18. مطالعه آیات و روایاتی که در مذمت ونکوهش بدبینی و سوء ظن آمده است و مراجعه به تفاسیر مربوط به آنها از این طریق اطلاعات و آگاهی شما نسبت به مضرات بدبینی بیشتر میشود. و زودتر آن را از خود دور میکنید.
19. در مواقع سوء ظن، افکار خود را با گفتن ذکر و خواندن دعا، روزنامه، مجله، کتاب و... منحرف سازید.
20. به رفتارهای خوب و جنبههای مثبت فردی که به او بدگمان گشتهایم توجه کنیم و تنها به اموری که موجب بدگمانی ما شده اکتفا نکنیم.
21. به دعا و توسل به ائمه(ع) از خداوند بخواهیم دلِ ما را از آلودگیها و بدبینیها پاک کند تا به دیگران محبت بورزیم.
22. به حدی به ضعف و نقایص خود بپردازیم تا فرصتی برای پرداختن به عیوب دیگران نیابیم.
در پایان توجه شما را به مورد استثناء شده در زمینه خوش بینی جلب میکنم گفتنی است خوشبینی همواره پسندیده نیست بلکه گاه نا به جا و ناپسند است مثلاً خوش بینی در روزگاری که ظلم و فساد برحق و صلاح غلبه دارد، چیزی جر خود فریبی نیست. امام علی(ع)میفرماید: اگر بدکاری بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری گمان نیک برد خود را فریفته است «نهجالبلاغه، حکمت 114). آنحضرت در نکوهش خوش بینی به دشمنان، به مالک اشتر هشدار داده، میفرماید: بعد از صلح با دشمنت از او سخت بر حذر باشد ؛ زیرا گاه دشمن خود را به تو نزدیک میکند تاغافلگیرت سازد پس دور اندیش و محتاط باش و به دشمن خوش بین مباش (نهجالبلاغه، نامه 53).
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان